ıllıllı25ⓕⓐⓡⓐⓡⓨıllıllı
ıllıllı25ⓕⓐⓡⓐⓡⓨıllıllı

ıllıllı25ⓕⓐⓡⓐⓡⓨıllıllı

بچه شیطون

روزی رییس یک شرکت بزرگ به دلیل یک مشکل اساسی در رابطه با یکی از کامپیوترهای اصلی مجبور شد با یکی از کارمندانش تماس بگیرد.


 بنابراین، شماره منزل او را گرفت.


 کودکی به تلفن جواب داد و نجوا کنان گفت: سلام


 رییس پرسید: بابا خونست؟


 صدای کوچک نجواکنان گفت: بله


 ـ می تونم با او صحبت کنم؟


 کودک خیلی آهسته گفت: نه


 رییس که خیلی متعجب شده بود و می خواست هر چه سریع تر با یک بزرگسال صحبت کند،گفت: مامانت اونجاست؟


 ـ بله


 ـ می تونم با او صحبت کنم؟


 دوباره صدای کوچک گفت: نه


 رییس به امید این که شخص دیگری در آنجا باشد که او بتواند حداقل یک پیغام بگذارد پرسید: آیا کس دیگری آنجا هست؟


 کودک زمزمه کنان پاسخ داد: بله، یک پلیس

 





  رییس که گیج و حیران مانده بود که یک پلیس درمنزل کارمندش چه می کند، پرسید: آیا می تونم با پلیس صحبت کنم؟


 کودک خیلی آهسته پاسخ داد: نه، او مشغول است؟


 ـ مشغول چه کاری است؟


 کودک همان طور آهسته باز جواب داد: مشغول صحبت با مامان و بابا و آتش نشان.


 رییس که نگران شده بود و حتی نگرانی اش با شنیدن صدای هلی کوپتری از آن طرف گوشی به دلشوره تبدیل شده بود، پرسید: این چه صدایی است؟


 صدای ظریف و آهسته کودک پاسخ گفت: یک هلی کوپتر


 رییس بسیار آشفته و نگران پرسید: آنجا چه خبر است؟


 کودک با همان صدای بسیار آهسته که حالا ترس آمیخته به احترامی در آن موج می زد پاسخ داد: گروه جست و جو، همین الان از هلی کوپتر پیاده شدند.


 رییس که زنگ خطر در گوشش به صدا درآمده بود، نگران و حتی کمی لرزان پرسید: آنها دنبال چی می گردند؟


 کودک که همچنان با صدایی بسیار آهسته و نجواکنان صحبت می کردبا خنده ریزی پاسخ داد: من

نظرات 8 + ارسال نظر
mahan دوشنبه 28 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 08:11 http://3tofangdar.blogsky.com

قشنگ بووووود
آقا من حالم گرفته

تو هم که حمش حالت میگیره!:S :(

رابین توشولو سه‌شنبه 29 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 02:13

هاها..

هه هه

mahan سه‌شنبه 29 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 13:48 http://3tofangdar.blogsky.com

من در مرحله ی بدی از دوستی قرار دارم...نمیتونم راحت برخورد کنم

درست میشه...!!!

HRG سه‌شنبه 29 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 14:20 http://thelife7.blogsky.com


خییییییییییییییییییییییلییییی قشنگ بود مرسی از پستت ...

خواهش آقا جوزف!

فاطمه روزبهانی چهارشنبه 30 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 13:24 http://www.minaroz.blogfa.com

خیلی قشنگ بود

مرسی

A A A چهارشنبه 30 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 16:46 http://rearward.abarblog.ir/

سلام وبلاگ توپی دارید ، به وبم سر بزنید تا با هم تبادل لینک کنیم متشکر.

سلام مرسی باشه سرمیزنم...

سارینا پنج‌شنبه 31 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 14:53

عاشق بچهه شدم به خدا!یه بچه مث خودم باهوش؟!داریم اصلا؟

اعتماد به سقفت تو حلقم :|

rosha شنبه 2 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 15:43

Perfect!

اااا ازین ورا؟؟؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد