ıllıllı25ⓕⓐⓡⓐⓡⓨıllıllı
ıllıllı25ⓕⓐⓡⓐⓡⓨıllıllı

ıllıllı25ⓕⓐⓡⓐⓡⓨıllıllı

مسلمان

جوانی با چاقو وارد مسجد شد و گفت :
بین شما کسی هست که مسلمان باشد ؟


همه با ترس و تعجب به هم نگاه کردند و سکوت در مسجد حکمفرما شد ، بالاخره پیرمردی با ریش سفید از جا برخواست و گفت :


آری من مسلمانم


جوان به پیرمرد نگاهی کرد و گفت با من بیا ، پیرمرد بدنبال جوان براه افتاد و با هم چند قدمی از مسجد دور شدند ، جوان با اشاره به گله گوسفندان به پیرمرد گفت که میخواهد تمام آنها را قربانی کند و بین فقرا پخش کند و به کمک احتیاج دارد ، پیرمرد و جوان مشغول قربانی کردن گوسفندان شدند و پس از مدتی پیرمرد خسته شد و به جوان گفت که به مسجد بازگردد و شخص دیگری را برای کمک با خود بیاورد.


جوان با چاقوی خون آلود به مسجد بازگشت و باز پرسید :
آیا مسلمان دیگری در بین شما هست ؟


افراد حاضر در مسجد که گمان کردند جوان پیرمرد را بقتل رسانده نگاهشان را به پیش نماز مسجد دوختند ، پیش نماز رو به جمعیت کرد و گفت :
چرا نگاه میکنید ، به عیسی مسیح قسم که با چند رکعت نماز خواندن کسی مسلمان نمیشود !!! 

خودتونو بذارید جای افراد در مسجد میگفتید مسلمانید یانه؟؟؟؟؟؟؟؟

نظرات 3 + ارسال نظر
پروفسور دوشنبه 1 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 10:09 http://happy.iran.sc

اسلام چیه؟!!

چی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
پروفسور یعنی چی دقیقا؟؟؟؟؟؟؟

S.S.T دوشنبه 1 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 14:59 http://25farary.blogsky.com

پروفسور سه‌شنبه 2 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 16:46 http://happy.iran.sc

یعنی خوشم میاد کسی شوکه شه!
دوتا چیز بهت میگم:
1- من اصلاً مسجد نمیرم که تو همچین موقعیت قرار بگیرم.
2-اونا الکی ترسیدن،جوونه هم الکی پرسید؛ وقتی تو مسجد دارن نماز میخونن یعنی مسلومنند.پس اگه بخواد بکشه، میکشه.ترسشون بیخوده!

بگو خوشم میاد اذیتت کنم
خوب اینم یه جواب منطقی از پروفسورمون بود دیگه چی کار میشه کرد یه پروفسور که بیشتر نداریم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد