ıllıllı25ⓕⓐⓡⓐⓡⓨıllıllı
ıllıllı25ⓕⓐⓡⓐⓡⓨıllıllı

ıllıllı25ⓕⓐⓡⓐⓡⓨıllıllı

مراسم کیک پرتاب کردن

آخ خ خ خ خ خ......

چقدر دلم میخواد یدونه از اینا پرت کنم تو صورت خانوم خزایی...

فکر کنم s.s.t هم همین نظر رو داره

دلم میخواست تو صورت چند نفر دیگه هم پرت میکردم....

وا ی ی ی ی.....

چه با حاله....

این یه جشنه که هر سال تو یه کشور که نمیدونم اسمش چیه برگزار میشه...

ای کاش منم اونجا بودم.....


الیا رو هم خیلی دلم میخواست بزنم...یه کیک که روش بنویسم تقدیم با عشق دوستم و بعد...صاف بخوابه وسط صورتش...



بگیر که اومد.....


حال میداد رابینو بذاریم وسط .... بعد تیر بارونش کنیم..مگه نه رابین؟؟؟



پروفسورو نمیشه زد.....ریزه در میره...


هه....s.s.t روهم حال میداد بزنیم مخصوصا با اون عینکش....فرض کن عزیزم!! رو شیشه عینکات کیک می مالیدیم....جالب میشدی....


s.s.tجان خانوم خزاییو یه لحظه بذار جای این آقاهه....وای ی ی ی..چه حالی میداد...






نظرات 6 + ارسال نظر
the life جمعه 29 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 18:23 http://www.thelife7.blogsky.com

دلم واسه همه برو بچ 25 فراری تنگ شده بود
امیدوارم همتون خوب خوب باشید . برای امتحانات هم آرزوی موفقیت برای همتون میکنم .

مرســـــــــــــــــــــــــــــــــــــی که سر زدین...
من که فکر کردم رفتین حاجی حاجی مکه....
ماهم آرزوی موفقیت برای شما داریم

پروفسور جمعه 29 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 22:35 http://happy.iran.sc


من مراسم بالش و متکا پرت کنی رو دوست دارم، ازبچگی این کارو میکردیم، خیلی بیشتر میچسبه!

وای....منم خیلی دلم میخواد ...
با مامانم گاهی بازی میکنیم.....

robin شنبه 30 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 13:40

اگه کیک خامه ای بهم پرت کنی چنان میزنم توصورتت که جاش ده سال بمونه!
من از کیک خامه ای متنفرم!

باشه بابا....کیک شکلاتی میزنم....دوست داری؟؟؟؟

الیا شنبه 30 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 17:38

لطف کن فقط به رابین جونت کیک شکلاتی پرت کن من از کیکی شکلاتی متنفرم
منم موخوام بالش پرت کنم خب از این به بعد هر وقت بازی کردین منم بگو بیام منم موخوام کسی اینجا بامن بازی نمیکنه

باشه....یادم باشه رو شیشه عینکای تو هم خامه بمالم...

پروفسور یکشنبه 31 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 08:42 http://happy.iran.sc

داییم رفته سربازی، با کی بازی کنم؟ منم خبرکن بیام بازی!

باشه چشم حتما خبر میکنم....خبرت نکردم بدون دیگه بازی نکردیم...

[ بدون نام ] یکشنبه 28 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 15:50

خیلییییییی دلم میخواد نظر خانم خزایی رو راجع به این وبلاگ بدونم

منم همین طور...
راستی اسمتونو ننوشتین...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد