sokoot

لــــــحظه های ســــکوتم؛

پـــــر هیاهـــــــو ترین دقــــایق زندگیم هستند

مــــــملو از آنــــــچـــه

مــــی خواهم بــــــــــگویم

و

نـــــــمی گـــــویم ...
نظرات 7 + ارسال نظر
فاطمه سه‌شنبه 3 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 20:26

سکوت دوس ندارم سخته

منم دوست ندارم!
دلم میخواد جیغ بکشم!

mona چهارشنبه 4 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 16:44 http://3noghtestan.blogsky .com

emma چهارشنبه 4 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 19:13

منم جدیدا با سکوت خو گرفتم!!!دلم میخواد فقط و فقط ساکت باشم....
توهم همینجوری؟؟؟

نه, من از سکوت خسته شدم! ولی نمیتونم بشکنمش...

abby چهارشنبه 4 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 19:55 http://3tofangdar.blogsky.com

من می خوام برقصم
(محض اطلاع می گم که رقص بلد نیستم... کار دختراس...لوسه...)

فاطمه پنج‌شنبه 5 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 11:24

من میخوام با اون بحرفم ولی میتسم

ترست ریخت دیگه, نریخت؟

eliya جمعه 6 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 09:51

شکستنش کار سختی نیست...اصلا کاری نداره...فقط باید بخوای

آره کار سختی نیست!
کار سخت پیدا کردن شخصیه که بتونم راحت باهاش بحرفم

فاطمه دوشنبه 9 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 19:43

نه نریخته

مهم نیست! جوابتو میده خوبه! خوشحال نیستی؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد