دوستی

یه داستان راجع به دوستی:تقدیم به دوستای گلم تو کلاس 3/3

پیرمردبه من نگاه کردوپرسید

 
چندتادوست داری؟
گفتم چرابگم ده یابیست تا
جواب دادم فقط چندتایی

پیرمردآهسته ودرحالیکه سرش راتکان می دادگفت:
توآدم خوشبختی هستی که این همه دوست داری
ولی درموردآنچه که می گویی خوب فکرکن
خیلی چیزهاهست که تو نمی دونی دوست فقط اون کسی نیست که
توبهش سلام می کنی
دوست دستی است که توراازتاریکی
وناامیدی بیرون می کشد
درست هنگامی دیگرانی که توآنهارادوست
می نامی سعی دارند تورابه درون آن بکشند
دوست حقیقی کسی است
که نمی تونه تورارها کنه
صدائیه که نام تورازنده نگه می داره
حتی زمانی که دیگران تورابه فراموشی سپرده اند
امابیشترازهمه دوست یک قلب است
یک دیوارمحکم وقوی
درژرفای قلب انسان ها
جایی که عمیق ترین عشق هاازآنجامی آید!
پس به آنچه می گویم خوب فکرکن
زیراتمام حرفهایم حقیقت است
وفرزندم یکباردیگرجواب بده
چندتادوست داری؟
سپس ایستاد ومرانگریست
درانتظارپاسخ من
بامهربانی گفتم
اگرخوش شانس باشم…فقط یکی
وآن تویی
بهترین دوست کسی است که شانه هایش رابه تومی سپارد
درتنهائیت توراهمراهی می کند
ودرغمهاتورادلگرم می کند
کسی که اعتمادی راکه بدنبالش هستی به تو می بخشد
وقتی مشکلی داری آن راحل می کند
وهنگامی که احتیاج به صحبت کردن داری
به توگوش می سپارد
وبهترین دوستان عشقی دارند که نمی توان توصیف کرد
غیرقابل تصوراست

نظرات 1 + ارسال نظر
عم قزی دوشنبه 3 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 19:30

اگه دوست دارین قدرش رو بدونین

حتما....
چه چیزی بهتر از دوست؟؟؟؟؟
به نظر من اونا واقعا ارزشمندند

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد