ıllıllı25ⓕⓐⓡⓐⓡⓨıllıllı
ıllıllı25ⓕⓐⓡⓐⓡⓨıllıllı

ıllıllı25ⓕⓐⓡⓐⓡⓨıllıllı

:خوشتیپ:

تلویزیون داره آتش سوزی جنگلهای استرالیا رو نشون میده

خواهر زاده ام میگه خاله حیف شد دماغت را عمل کردی

وگرنه الان خرطومت را آب میکردی میرفتی آتیش را خاموش میکردی 


ﻳﺎﺩﺵ ﺑﺨﻴﺮ ﻗﺪﻳﻤﺎ ﺷب ﮐﻪ ﻣﻴﺸﺪ ﻣﻴﺨﻮﺍﺑﻴﺪﻳﻢ….

پسر: دردت اومد؟
دختر: واسه چی؟؟
پسر: مگه تو از آسمون نیفتادی زمین واسه من؟
دختر: وااایی عشقم راس میگی؟
پسر: باور کن کاملا مشخصه با صورت خوردی زمین…
دختر

یارو تا دیروز توی خونه شون نمیزاشتن چایی بخوره که

یه وقت شب سیل نیاد حالا به ما که رسیده میگه:

قهوه، فقط تلخ باشه پیلیززز…

من با خود سوسک مشکلی ندارمااا

ولی وقتی خواهرم جیغ میکشه هول میشم با پا میرم روش

این صدای “خِرچِ” له شدنش، اصن خواب و خوراکو میگیره از آدم…
ب جان خودم

یعنی اگه این چندتا کلمه رو از پسرا بگیری عمرا بتونن حرف بزنن:
ناموسن، ب مولا، خدا وکیلی و…
بقیشم دیگه سانسوره خودتون میدونید  


شوما عاشقایی که یه تار موی عشقتونو به دنیا نمیدین، اگه همونو تو غذا پیدا کنین چی؟
صداتونو نمیشنوم؟!؟!

یکم بلندتر بگین اونو چیکا میکنید؟؟؟


باران باشد
تو باشی
یک خیابان بی انتها
من میرم خونه چون مریض میشم …
اصن من از آمپول میترسم!

شما هم بچه بودین کلی تلاش میکردین تا کیلید برقو در حالت تعادل قرار بدین

طوری که نه خاموش باشه نه روشن … یا فقط من این کارو میکردم؟؟!

میگن: خدا آدمایی رو که خیلی دوست داره زیاد امتحان میکنه!
اینطور که من حساب کردم خدا مجنون ما شده !

درسته مامور مخصوص حاکم بزرگ نیستم، ولی یه خورده احترام هم چیز بدی نیست.
والــــــــــا  

(من مامور بزرگماااااا میتی کمان)

اگر دیدی یه مردی، سینه شو سپر کرده، سرشو بالا گرفته

وزبونش رو درآورده، تعجب نکنید؛ اتفاق مهمی نیفتاده؛
داره زیپ شلوارشو میکشه بالا!
خخخخخخخخخخخخخ


یکی از بزرگترین دغدغه های من تو بچگیم این بود که

چرا وقتی مامانم موهامو میبافه، مث موهای جودی ابوت سیخ واینمیسته!  

اصن یه چن بارم بخاطرش گریه کردم

یه دونه از این عروسک ها گرفتم وقتی دماغشو فشار میدم میگه “I LOVE YOU”
لامصب همه کمبود محبت هامو پر کرده، خیلی به هم وابسته شدیم…..
عشق صاف و ساده

رفتم آرایشگاه بعد از اصلاح موهام اومدم 5000 تومن بدم گفت شده 8000 تومن!

گفتم یعنی چی آخه چرا؟

گفت:

مدرسان شریف!! 

نظرات 7 + ارسال نظر
آفتاب مهربانی جمعه 15 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 00:03 http://aftabmehrabani4.blogfa.com

سلام


با یه نقل یه یادگاری مهم به روزم و منتظر حضور شما و نظرات زیباتون
.
.
.
.
.
.
کجا میای! زود باش دیگه کلیک کن.

هیلدا جمعه 15 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 00:37 http://successgirl7.blogsky.com

واهاهای با حال بود دست درد نکنه
با لینکیدن چطوری؟

اوکی!

mahan جمعه 15 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 10:03

عسیسم سلام!
بابایی رفت یزد
من تهنام

خودم و خودت هستیم بابایی

mahan جمعه 15 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 10:04 http://3tofangdar.blogsky.com

قیشنگ بودش

مثل خودت

hasti جمعه 15 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 14:35 http://dokhtarshomal.blogsky.com/

mahan شنبه 16 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 09:13 http://3tofangdar.blogsky.com

پس بابایی چی؟

اون که داره خوش میگذرونه

سام سه‌شنبه 23 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 22:38 http://www.havayetora.blogsky.com

سلام دراکولا ... بهله ... یه وقت نیای سر بزنی ها ...
رابین موافقی تبادل لینک کنیم ؟ البته ظاهرا وبلاگ هزارتا صاحب داره
اگه موافق بودی خو بیا تو وبلاگم بگو اگه هم نبودی تو وبلاگ خودت جواب بده

های! حله!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد